سلطان‌بانو

Wednesday, July 26, 2006

● هوای ديوونهء اينجا رو دوست دارم. خاک حاصلخيزشو و آدمای جورواجورشو. اينجا خيلی بزرگه؛ معنی جای بزرگ رو آدم اينجا می فهمه. اينجا خيلی بزرگه.

|  ||  1:33 PM

Tuesday, July 18, 2006

● توی مراسم فارغ التحصيلی دانشجوها، يکی از استادا سخنرانی قشنگی کرد که از ميون حرفاش اين دو تا نکته يادم نميره: يکی اينکه ميگفت، اگر توی ذهنتون رؤيايی می پرورونين، سعی کنين اون رويا تا اونجایی که ممکنه بزرگ باشه؛ بزرگترين حدی که تصورتون اجازه ميده....

چيز ديگه ای که سه بار توی نيم ساعت صحبتش تکرار می کرد اين بود که، جدا افتاده ها رو پيوند بزنين. (Connect the disconnected)

|  ||  8:57 AM

Monday, July 10, 2006

● ديدي آخر هر چه رشتم پنبه شد
جمعه هايم ناگهان يكشنبه شد ...

بگذر از ني

روي Arabic, Windows تنظيم كنين

|  ||  3:01 PM

 

This page is powered by Blogger. Isn't yours?