سلطان‌بانو

Monday, December 25, 2006

● چه كساني خوش اقبال و چه كساني بد بيارند؟
چرا بعضي مردم بدون وقفه در زندگي شانس ميارن، در حاليكه سايرين هميشه بدشانسند؟
ريچارد وايزمن توي تحقيقش در اين زمينه مي نويسه:

"مطالعة من دربارة چيزي كه مردم آن را «شانس» مي‌نامند ده سال قبل شروع شد.
مي‌خواستم بدانم چرا بخت و اقبال هميشه درِ خانة بعضي‌ها را مي‌زند و سايرين از آن محروم‌ مي‌مانند. به‌ عبارت ديگر، چرا بعضي از افراد «خوش‌شانس» و بعضي ديگر «بدشانس» هستند؟
آگهي‌هاي متعددي در روزنامه‌هاي پرتيراژ چاپ كردم و از افرادي كه احساس مي‌كردند خوش‌شانس يا بدشانس‌اند خواستم با من تماس بگيرند.
صدها نفر براي شركت در مطالعة من داوطلب شدند و من طي ده سال گذشته با آنها مصاحبه كردم، زندگي‌شان را زير نظر گرفتم و از آنها خواستم در آزمايش‌هاي من شركت كنند. نتايج بررسي من نشان داد كه رمز خوش‌شانسي يا بدشانسي افراد در افكار و كردار خودِ آنان نهفته است، هرچند كه همه به‌كلي از اين موضوع غافل‌اند. براي مثال، فرصت‌هاي ظاهراً خوب را در زندگي در نظر بگيريد. افراد خوش‌شانس به‌دفعات با چنين فرصت‌هايي برخورد مي‌كنند، اما بدشانس‌ها نه.

با ترتيب دادن يك آزمايش ساده سعي كردم بفهمم آيا اين مسئله ناشي از توانايي آنها در تشخيص چنين فرصت‌هايي است يا بايد به ‌دنبال علت‌هاي ديگري باشم. به هر دو گروه افراد «خوش‌شانس» و «بدشانس» روزنامه‌اي دادم و از آنها خواستم آن را ورق بزنند و بگويند چند عكس در آن هست.
من قبلاً مخفيانه يك آگهي بزرگ را وسط روزنامه قرار داده بودم كه مي‌گفت: «اگر به سرپرست اين مطالعه بگوييد كه اين آگهي را ديده‌ايد، 250 پوند پاداش خواهيد گرفت.» اين آگهي نصف صفحه را پر كرده بود و با حروف بسيار درشت چاپ شده بود.

با اينكه آگهي كاملاً چشمگير بود، افرادي كه احساس بدشانسي مي‌كردند عمدتاً آن را نديدند، درحالي‌كه افراد خوش‌شانس اغلب متوجه آن شدند.
مطالعة من نشان داد كه افراد بدشانس عموماً عصبي‌تر از افراد خوش‌شانس هستند و اين فشار عصبي، توانايي آنها را در توجه به فرصت‌هاي غيرمنتظره مختل مي‌كند. در نتيجه، فرصت‌هاي غيرمنتظره را به ‌دليل تمركز بيش از حد بر ساير امور از دست مي‌دهند.
براي مثال، وقتي به مهماني مي‌روند چنان غرق يافتن همسري بي‌نقص مي‌شوند كه فرصت‌هاي عالي براي يافتن دوستان خوب را از دست مي‌دهند، يا به قصد يافتن مشاغل خاصي روزنامه را ورق مي‌زنند و از ديدن ساير فرصت‌هاي شغلي بازمي‌مانند.

افراد خوش‌شانس آدم‌هاي راحت‌تري هستند و ديد بازتري دارند؛ در نتيجه، همة آنچه را در اطرافشان وجود دارد مي‌بينند، نه فقط آن چيزي را كه در جست‌وجويش هستند.
آدم‌هاي خوش‌اقبال براساس چهار اصل براي خود فرصت ايجاد مي‌كنند: آنها در ايجاد و يافتن فرصت‌هاي مناسب مهارت دارند؛ به نداي دروني گوش مي‌سپارند و براساس آن تصميم‌هاي مثبت مي‌گيرند؛ چون مثبت‌انديش‌اند، هر اتفاق نيكي برايشان رضايت‌بخش است؛ نگرش انعطاف‌پذير آنها بدبياري را به خوش‌اقبالي بدل مي‌كند.
سپس اين پرسش برايم مطرح شد كه آيا مي‌توان از اين اصول براي خوش‌شانس كردن افراد استفاده كرد؟
از گروهي از داوطلبان خواستم كه يك ماه از وقت خود را صرف انجام تمرين‌هايي كنند كه براي ايجاد روحيه و رفتار افراد خوش‌شانس در آنها طراحي شده بود. اين تمرين‌ها به آنها كمك كرد فرصت‌هاي مناسب را دريابند، به نداي دروني‌شان تكيه كنند، انتظار داشته باشند كه بخت به آنها رو كند و در مقابل بدبياري انعطاف نشان دهند.
يك ماه بعد، داوطلبان بازگشتند و تجربه‌هاي خود را تشريح كردند. نتايج حيرت‌انگيز بود: 80 درصد آنان گفتند كه شادتر شده‌اند، از زندگي رضايت بيشتري دارند و مهم‌تر از همه اينكه احساس مي‌كنند خوش‌شانس‌ترند."

|  ||  2:06 AM

Wednesday, December 13, 2006

● ترانه نيل بزه دستمال (دستمال آبي) با صداي استاد فريدون پوررضا



كونوس كله و جان زن مار رو هم گوش بدين كه معمولاً توي بعضي از مراسم شادي گيلانيها خونده ميشه.

|  ||  4:13 AM

● كار قشنگي كرده اين كانون ديده بانان زمين:

ده پرسش تستي از كانديداها و منتخبين شوراهاي شهرها و روستاها

آيا كانديداها و منتخبين نمره قبولي زيست محيطي خواهند آورد؟

|  ||  2:55 AM

Tuesday, December 05, 2006

● پاسخ مردم امريكا به نامهء محمود احمدي نژاد

|  ||  3:42 AM

 

This page is powered by Blogger. Isn't yours?