سلطان‌بانو

Thursday, February 23, 2006

● " مطمئن باشيد که تمام اعضاي کابينه من در حفاظت از محيط زيست و انديشه و عمل سبز در راستاي نيل به توسعه ي پايدار اعتقاد قلبي خواهند داشت . " " تفکرات سبز بايد در سطح کلان در برنامه ريزي کشور حاکم شود و تمامي اعضاي هيات دولت بايد حفاظت از محيط زيست را سر لوحه اقدامات خود قرار دهند . " " برنامه ي دولت سبز در کابينه ي من، تبديل به انديشه و عمل سبز در سطح کلان مي شود و نظام مديريت سبز که در راستاي حفاظت محيط زيست و کمک به تحقق توسعه ي پايدار، در دولت کنوني ( دولت خاتمي ) تصويب شده بود، وارد مراحل جدي تري مي شود . "

اینا حرفای سردار قالیباف (شهردار کنونی تهران) در جمع شورای برنامه ریزی محیط زیست در لحظه های حساسی بود که همهء آقایون ژستِ خردورزی می گرفتن و از مردم! رای طلب می کردن.

خبرهای قطع درختای جنگل لویزان (شرق تهران) توسط شهرداری تهران رو از اینجا و اینجا و اینجا بخونین.

|  ||  9:17 PM

Monday, February 20, 2006

● ديروز ناصر فكوهي درباره گسست هاي فرهنگي - فضايي (Cultural / Spatial Gaps) جامعه ايراني معاصر صحبت مي كرد. گسست ها رو براساس فاكتورهايي كه مي نويسم طبقه بندي كرده بود:
Gender gaps, Age gaps, Diaspora gaps, Social class gaps
Rural / Urban gaps, Public / Private gaps
Local / National gaps, National / global gaps.
عبارتهاي انگليسيشو نوشتم چون گوياتر از معادلهاي فارسيش بود.

فكوهي درباره تك تك گسست هاي بالا توضيحاتي داد و گفت كه وجود اين گسست ها به نتايج عملي زير منجر ميشه:
Modernity / Tradition conflict
Individual / collective memory dysfunction
Nationalism / Localism
Global Marginalization
و در نهايت چند راهكار عملي براي تعديل اين تعارضات ارائه داد (مثل ارائه دادن راه حلهاي چندگانه، بكار نبردن راه حلهاي خشونت آميز، كاهش انتظار از حوزه سياسي براي تغيير، استفاده از روشهاي ابتكاري مثل تبعيض مثبت براي گروهاي زير فشار شامل زنان، جوانان و افراد غيرشاغل، گسترش آگاهي و وجدان جمعي، خروج از انفعال و گسترش جامعه مدني، تعامل منطقي با فرايند جهاني شدن و با جهان).
یکی از نكته هايی که فکوهی توي حرفهاش اشاره كرد فرق شهروند و شهرنشين بود. اينكه ما در ايران شهروند نداريم چون شهر (Nation State) نداريم. شهر از مفهوم پليس يوناني بدست مياد و پليس يعني مجموعه آدمهايي كه با هم قرارداد بسته اند كه در يكجا در كنار هم زندگي كنند. برعكس، شهرنشين ها (البته شاید شهر نشین های امروزی!) هيچ نوع رابطهء عقلاني با هم ندارند. شهرنشين ها آدمهايي هستند كه در خودشون زندگي مي كنند و چيزي فراي چهارديواري زندگي خودشون براشون اهميت نداره.
(ضمناً كتاب بُعد پنهان اثر ادوارد هال هم از كتابايي بود كه توي اين جلسه ازش نام برده شد.)
متن اين سخنراني قراره در نشريهء آيندهء انديشهء ايرانشهر چاپ بشه.

|  ||  4:11 AM

● اينم از جشن سپندارمذگان امسال در بنياد نيشابور! شيريني و شوربا و شاخه گل هاي به ياد موندني يي بود. سايتشونو بد نيست ببينين:
http://www.bonyad-neyshaboor.com

|  ||  1:39 AM

Sunday, February 05, 2006

● ديشب بعد از مدت ها رفتم پيش استاد كياني. با يه دسته گل رفتم كه شايد غيبت چند ماهَمو ببخشه. همهء دو ساعتو سر كلاسش نشستم. با رِنگ كوتاهي كه از راست پنجگاه بخاطر اومدنم اجرا كرد و با يه سبد پُر از سي دي هاي سروستاه ازش خداحافظي كردم.
ديشب تنها قصدي كه نداشتم، رفتن و ديدنش بود!

|  ||  5:53 AM

 

This page is powered by Blogger. Isn't yours?